- هم کنون
- هم اکنون همین دم همین لحظه
معنی هم کنون - جستجوی لغت در جدول جو
- هم کنون
- همین دم، همین لحظه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
الساعه
همین دم این زمان
مجموع
دو یا چند تن که دارای یک کنیه باشند
دو تن که در کنار هم یا در آغوش هم باشند
دو سوار که پهلو به پهلو حرکت کنند، همدوش، همراه
ماننداین همچون این بهمین نحو: و همچنین جمله اجزای دیگر از نفس همین حکم را دارند، نیز هم ایضا: گفت... همچنین گفت
آن سان آن گونه آن طور، مثل آن مانند آن، چنان کس (درین صورت تواند بپای وحدت و نکره ملحق گردد) : چنان چون مر ترا باید جوانی مرو را نیز باید همچنانی. (ویس و رامین)، بهمان شکل بهمان صورت: موسی - علیه السلام - لب او را (عصا را) بگرفت همچنان عصا شد که بود، یکسان بی تفاوت: دیگر روز دفن کردند و ماتم بسزا داشتند و فضل همچنان جمله لشکر و حاشیت راگفت: سوی بغداد باید رفت، مثل سابق کماکان فعالیت مردم برای چراغانی همچنان ادامه دارد، با وجود اینکه در صورتی که: گل سرخش چو عارض خوبان سنبلش چون عذار محبوبان همچنان از نهیب برد عجوز شیر ناخورده طفل دایه هنوز. (گلستان) یاهم چنان (همچنان) که. همان گونه که: همچنان که او را در عالم مجازی بمرتبه سروری و فرماندهی مخصوص گردانیده است
دو یا چند کس ک دارای یک کنیه باشند (نسبت بهم) هم کنیت
همپاژنام هم کنیه
دو تن که یکدیگر را درآغوش گیرند در کنار گیرنده
همراه و برابر هم سیر، دو سوار که با یک سرعت و بیک راه روند
((هَ. چُ))
فرهنگ فارسی معین
آن سان، آن گونه، مثل آن، مانند آن، (صفت به جای موصوف) چنان کس، به همان شکل، به همان صورت
هم جهت
افراد بشر نسبت به یکدیگر
هم پایه، همتبار همرتبه همشان، دو یا چند تن که از یک خاندان باشند
همجنس، هم صنف، هم سنخ
همرنگ، هم لون
همکار، هم کردار
هم رتبه، هم شان
پنهان داشته شده، نهفته، نهان
پوشیده، پنهان